امروز یکشنبه ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۳
دسته بندی سایت
برچسب های مهم
پیوند ها
آمار بازدید سایت
اهداف یادگیری
۶ - ۱ اهمیت مشاهدات هوک و ون لیوونهوک را توضیح دهید. ۱ - ۷ نسل خود به خودی و biogenesis را مقایسه کنید. ۱ - ۸ - نقش میکروبیولوژی ایجاد شده توسط نیدهام، اسپالانزانی، ویرچو، و پاستور را شناسایی کنید. ۱ - ۹ توضیح دهید که کار پاستور چگونه لیستر و کخ را تحتتاثیر قرار داد. ۱ - ۱۰ - اهمیت فرضیات Koch را شناسایی کنید. ۱ - ۱۱ اهمیت کار جنر را شناسایی کنید. ۱ - ۱۲ نقش میکروبیولوژی انجامشده توسط ارلیخ و فلمینگ را شناسایی کنید. ۱۳ - ۱ تعریف باکتریشناسی، قارچشناسی، انگلشناسی، ایمونولوژی و ویروسشناسی. ۱ - ۱۴ اهمیت ژنتیک میکروبی، زیستشناسی مولکولی و ژنومیک را توضیح دهید.
اجداد باکتریایی اولین سلولهای زنده بودند که روی زمین ظاهر شدند. برای بیشتر تاریخ بشر، مردم اطلاعات کمی در مورد علل واقعی، انتقال و درمان موثر بیماری داشتند. حال بیایید نگاهی به برخی پیشرفتهای کلیدی در میکروبیولوژی بیندازیم که این زمینه را به وضعیت تکنولوژیکی فعلی آن سوق دادهاست.
اولین مشاهدات
در سال ۱۶۶۵، رابرت هوک انگلیسی، پس از مشاهده تکه نازکی از چوبپنبه در یک میکروسکوپ خام، گزارش داد که کوچکترین واحدهای ساختاری زندگی "جعبههای کوچک" یا "سلولها" هستند. هوک با استفاده از میکروسکوپ بهبود یافته خود، بعدها سلولهای فردی را دید. کشف هوک، آغاز نظریه سلول را نشان داد، این نظریه که همه موجودات زنده از سلولها تشکیل شدهاند.
اگر چه میکروسکوپ هوک قادر به نشان دادن سلولهای بزرگ بود اما این توانایی را نداشت که به او اجازه دهد تا میکروبها را به وضوح ببیند. آنتونین لیوونهوک، تاجر هلندی و دانشمند آماتور، احتمالا اولین کسی بود که میکرو ارگانیسمهای زنده را از طریق عدسی ذرهبینی بیش از ۴۰۰ میکروسکوپ که ساخته بود، مشاهده کرد. بین سالهای ۱۶۷۳ تا ۱۷۲۳ درباره "موجودات زنده" که از طریق میکروسکوپهای ساده و تک عدسی خود میدید نوشت. وان لئوونهوک نقشههای دقیقی از موجودات زندهای که در آب باران، مدفوع، و موادی که از دندان تراشیدهاند ترسیم کرد. این نقشهها از آن زمان به عنوان نشانههای باکتریها و پروتوزوآها شناخته شدهاند (شکل ۱.۳).
فهم و ادراکت رو چک کن
۶ - ۱ نظریه سلول چیست؟
بحث بر سر تولیدمثل خود به خودی
بعد از اینکه ون لیوونهوک دنیای "نامریی" میکروارگانیسمها را کشف کرد، جامعه علمی به منشا این موجودات زنده کوچک علاقهمند شد. تا نیمه دوم قرن نوزدهم، بسیاری از دانشمندان و فلاسفه بر این عقیده بودند که بعضی از اشکال زندگی ممکن است به طور خود به خود از ماده غیر زنده حاصل شود؛ آنها این فرآیند فرضی را تولید خود به خودی نامیدند. کمتر از ۱۰۰ سال پیش، مردم عموما معتقد بودند که وزغ، مار و موش میتوانند از خاک مرطوب متولد شوند. که مگسها میتوانند از کود حیوانی بیرون بیایند. و این کرمها (که اکنون ما آنها را لارو مگسها میدانیم)ممکن است از اجساد رو به زوال به وجود آیند.
پزشک فرانچسکو ردی در سال ۱۶۶۸ شروع به کار کرد تا نشان دهد که کرمها خود به خود بوجود نمیآیند. Redi دو شیشه پر از گوشت فاسد شده پر کرد. اولی مهر و موم نشده باقی ماند و به مگسها اجازه داد تا روی گوشت تخم بگذارند که تبدیل به لارو شد. شیشه دوم مهر و موم شده بود و چون مگسها نمیتوانستند وارد شوند، هیچ حشرهای ظاهر نشد. با این حال، مخالفان ردی متقاعد نشدند؛ آنها ادعا کردند که برای تولید خود به خودی هوای تازه مورد نیاز است. بنابراین ردی یک آزمایش دیگر انجام داد، که در آن به جای مهر و موم کردن، یک شیشه را با یک تور خوب پوشانده بود. هیچ لاروی در شیشه پوشیده شده با تور مشاهده نشد، حتی با وجود اینکه هوا در داخل آن درجریان بود.
نتایج ردی ضربهای جدی به این باور قدیمی بود که اشکال بزرگ حیات ممکن است ناشی از عدم زندگی باشد. با این حال، بسیاری از دانشمندان هنوز بر این باور بودند که موجودات زنده کوچک، مانند "حیواناک" ون لیوونهوک، به اندازه کافی ساده بودند که از مواد غیر زنده تولید شوند.
به نظر میرسد که مورد تولید خود به خودی میکرو ارگانیسمها در سال ۱۷۴۵ تقویت شد، هنگامی که جان نیدهام دریافت که حتی پس از حرارت دادن آبگوشت مرغ و سوپ ذرت قبل از ریختن آنها به درون فلاسک پوشش دار، محلولهای خنک شده خیلی زود مملو از میکرو ارگانیسمها شدند. نیدهام ادعا کرد که میکروبها به طور خود به خود از مایعات رشد کردهاند. بیست سال بعد، لازارو اسپالانزنی پیشنهاد کرد که میکرو ارگانیزمهای هوا احتمالا پس از آبپز شدن وارد محلولهای نیدهام شوند. اسپلانزنی نشان داد که مایعات مغذی حرارت دادهشده پس از اینکه در یک فلاسک بسته شدند رشد میکروبی را توسعه ندادند. نیدهام با ادعای اینکه "نیروی حیاتی" لازم برای تولید خود به خودی توسط گرما از بین رفته و توسط آببندها از درون فلاسک نگهداری میشود، پاسخ داد.
شکل ۱.۳ مشاهدات میکروسکوپی آنتون ون لیوونهوک. (a)با نگه داشتن میکروسکوپ برنجی خود به سمت منبع نور، ون لیوونهوک توانست موجودات زندهای را ببیند که کوچکتر از آن بودند که با چشم غیر مسلح دیده شوند. (b)نمونه بر روی نوک نقطه قابل تنظیم قرار داده شد و از طرف دیگر از طریق لنز کوچک تقریبا کروی دیده شد. بالاترین بزرگنمایی ممکن با میکروسکوپهای او در حدود ۳۰۰ برابر بود. (c)برخی از نقاشیهای ون لیوونهوک از باکتری، ساختهشده در ۱۶۸۳. حروف شکلهای مختلفی از باکتری را نشان میدهند. C - D نشاندهنده مسیر حرکتی است که مشاهده کردهاست.
سوال: چرا کشف ون لیوونهوک اینقدر مهم بود؟
اثبات تولیدمثل خود به خودی
با توجه به فرضیه تولید خود به خودی، زندگی میتواند به طور خود به خود از مواد غیر زنده مانند اجساد مرده و خاک به وجود آید. آزمایش پاستور، که در زیر توضیح داده شدهاست، نشان داد که میکروبها در ماده غیر زنده هوا، مایعات و جامدات وجود دارند.
مفاهیم کلیدی
پاستور نشان داد که میکروبها مسئول فساد مواد غذایی هستند که محققان را به ارتباط بین میکروبها و بیماری سوق میدهد.
آزمایشها و مشاهدات او پایه و اساس تکنیکهای ضد عفونی را فراهم کرد، که برای جلوگیری از آلودگی میکروبی مورد استفاده قرار میگیرند، همانطور که در عکس سمت راست نشانداده شدهاست.
مشاهدات اسپالانزانی نیز به این دلیل مورد انتقاد قرار گرفت که اکسیژن کافی برای حمایت از زندگی میکروبی در فلاسک های مهر و موم شده وجود ندارد.
نظریه بیوژنسیس:
در سال ۱۸۵۸، رودلف ویرچو این مورد را برای تولید خود به خودی با مفهوم biogenesis به چالش کشید، با این فرض که سلولهای زنده تنها از سلولهای زنده از پیش موجود به وجود میآیند. از آنجا که او نتوانست هیچ مدرک علمی ارائه دهد، استدلالها در مورد تولیدمثل خود به خودی تا سال ۱۸۶۱ ادامه یافت، زمانی که سرانجام این مساله توسط دانشمند فرانسوی، لوئیس پاستور حل شد.
پاستور نشان داد که میکروارگانیسمها در هوا وجود دارند و میتوانند محلولهای استریل را آلوده کنند، اما خود هوا میکروبها را ایجاد نمیکند. او چندین فلاسک گردن کوتاه را با آبگوشت گوشت پر کرد و سپس محتویات آنها را به جوش آورد. سپس برخی از آنها باز گذاشته شدند و اجازه داده شد تا خنک شوند. در عرض چند روز، این فلاسکها به میکروبها آلوده شدند. مایع دیگر، که پس از جوشاندن، مهر و موم شده بود، عاری از میکروارگانیسمها بود. از این نتایج، پاستور استدلال کرد که میکروبها در هوا عواملی هستند که مسئول آلودگی مواد غیر زنده هستند.
پاستور پس از آن سوپ را در ارلنهای با انتهای باز و گردن کشیده قرار داد و گردنها را به سمت منحنیهای S شکل خم کرد (شکل ۱ - ۴). سپس محتویات این فلاسک به جوش آمد و خنک شد. آبگوشت درون فلاسک از بین نرفت و حتی پس از ماهها هیچ نشانهای از زندگی از خود بروز نداد. طراحی منحصر به فرد پاستور به هوا اجازه داد تا وارد ماسک مایع شود، اما گردن کشیده پاستور هر گونه میکرو ارگانیزمهای هوابرد را به دام انداخت که ممکن بود محیط مایع را آلوده کنند. برخی از این vessels اصلی هنوز در موسسه پاستور پاریس به نمایش در میآیند. آنها مهر و موم شدهاند اما مانند فلاسک شکل ۱.۴، هیچ نشانهای از آلودگی بیش از ۱۰۰ سال بعد نشان نمیدهند.)
پاستور نشان داد که میکرو ارگانیزمها میتوانند در مواد جامد غیر زنده، مایعات و هوا وجود داشته باشند. علاوه بر این، او به طور قطع نشان داد که زندگی میکروبی را می توان با گرما از بین برد و روشهایی را می توان برای جلوگیری از دسترسی میکروارگانیسمهای هوابرد به محیطهای مغذی ابداع کرد. این یافتهها اساس تکنیکهای آسپتیک را تشکیل میدهند، روشهایی که از آلودگی توسط میکروارگانیسمهای ناخواسته جلوگیری میکنند، که در حال حاضر روش استاندارد در آزمایشگاه و بسیاری از روشهای پزشکی هستند. تکنیکهای ضد عفونی مدرن در میان اولین و مهمترین مفاهیم موجود هستند که یک میکروبیولوژیست اولیه یاد میگیرد.
کار پاستور شواهدی فراهم کرد مبنی بر اینکه میکروارگانیسمها نمیتوانند از نیروهای عرفانی موجود در مواد غیر زنده سرچشمه بگیرند. در عوض، هر گونه ظاهر زندگی "خود به خودی" در محلولهای غیر زنده میتواند به میکرو ارگانیسمهایی نسبت داده شود که در حال حاضر در هوا یا در خود مایعات حضور دارند. دانشمندان در حال حاضر بر این باورند که یک شکل از تولید خود به خودی احتمالا در ماه اول زندگی رخ دادهاست، اما آنها موافق هستند که این اتفاق تحت شرایط محیطی امروز رخ نمیدهد.
فهم و ادراکت رو چک کن
۱ - ۷ چه شواهدی از تولیدمثل خود به خودی حمایت میکنند؟ ۱ - ۸ چگونه تولیدمثل خود به خودی از کار افتاد؟
اولین عصر طلایی میکروبیولوژی
دوره زمانی از ۱۸۵۷ تا ۱۹۱۴ به طور مناسب به عنوان اولین عصر طلایی میکروبیولوژی نامگذاری شدهاست. که عمدتا توسط پاستور و رابرت کخ رهبری میشد، منجر به ایجاد میکروبیولوژی شد. هر دو عامل بسیاری از بیماریها و نقش ایمنی در پیشگیری و درمان بیماریها هستند. در طول این دوره تولید، میکروزیست شناسان فعالیتهای شیمیایی میکروارگانیسمها را مطالعه کردند، تکنیکهای انجام میکروسکوپ و کشت میکروارگانیسمها را بهبود بخشیدند، و واکسنها و تکنیکهای جراحی را توسعه دادند. برخی از رویدادهای اصلی که در اولین عصر طلایی میکروبیولوژی رخ داد در شکل ۱.۵ فهرست شدهاند.
شکل ۱.۵ مراحل در اولین عصر طلایی میکروبیولوژی. یک ستاره (*)برنده جایزه نوبل را نشان میدهد. سوال: به نظر شما چرا اولین عصر طلایی میکروبیولوژی زمانی رخ داد که این اتفاق افتاد؟
تخمیر و پایستوریزاسیون
یکی از گامهای کلیدی که رابطه بین میکروارگانیسمها و بیماری را ایجاد کرد زمانی رخ داد که گروهی از بازرگانان فرانسوی از پاستور خواستند تا علت فاسد شدن شراب و آبجو را بفهمد. آنها امیدوار بودند روشی برای جلوگیری از فساد زمانی که آن نوشیدنیها در مسافتهای طولانی حمل میشدند، ایجاد کنند. در آن زمان، بسیاری از دانشمندان بر این باور بودند که هوا قندهای موجود در این مایعات را به الکل تبدیل کردهاست. پاستور در عوض کشف کرد که میکرو ارگانیسمهایی به نام مخمرها قند را در غیاب هوا به الکل تبدیل میکنند. این فرآیند که تخمیر نامیده میشود (فصل ۵، صفحه ۱۲۸ را ببینید)برای ساخت شراب و آبجو استفاده میشود. فساد و فساد توسط میکرو ارگانیسمهای مختلفی به نام باکتری ایجاد میشود. در حضور هوا، باکتریها الکل را به سرکه (استیک اسید)تبدیل میکنند.
راهحل پاستور برای مشکل فساد، حرارت دادن آبجو و شراب به اندازه کافی برای کشتن بیشتر باکتریهایی بود که باعث فساد شده بودند. این فرآیند که پاستوریزاسیون نامیده میشود، در حال حاضر معمولا برای کاهش فساد و کشتن باکتریهای مضر در شیر و سایر نوشیدنیها و همچنین در برخی از نوشیدنیهای الکلی استفاده میشود.
تئوری جرم بیماری
قبل از زمان پاستور، درمانهای موثر برای بسیاری از بیماریها با آزمون و خطا کشف شدند، اما علت این بیماریها ناشناخته بود. درک اینکه مخمرها نقش حیاتی در تخمیر دارند اولین ارتباط بین فعالیت یک میکروارگانیسم و تغییرات فیزیکی و شیمیایی در مواد آلی بود. این کشف، دانشمندان را به این احتمال سوق داد که میکروارگانیسمها ممکن است روابط مشابهی با گیاهان و حیوانات داشته باشند - به طور خاص، که میکروارگانیسمها ممکن است باعث بیماری شوند. این ایده به عنوان تئوری میکروب بیماری شناخته شدهاست.
تئوری میکروب در ابتدا با مقاومت زیادی روبرو شد - برای قرنها، اعتقاد بر این بود که بیماری، مجازات جرایم یا اعمال نادرست یک فرد است. وقتی ساکنان یک روستا بیمار میشدند، مردم اغلب این بیماری را به خاطر بوهای گند فاضلاب یا از بخار سمی که از باتلاقهای گندیده ظاهر میشدند، سرزنش میکردند. اغلب افرادی که در زمان پاستور به دنیا آمدهاند، این مساله را غیرقابلتصور یافتند که میکروبهای "نامرئی" میتوانند برای آلوده کردن گیاهان و حیوانات به هوا سفر کنند و یا بر روی لباس و وسایل خواب بمانند تا از فردی به فرد دیگر منتقل شوند. علیرغم این تردیدها، دانشمندان به تدریج اطلاعات مورد نیاز برای حمایت از نظریه جدید جرم را جمعآوری کردند.
در سال ۱۸۶۵، پاستور برای کمک به مبارزه با بیماری کرم ابریشم، که صنعت ابریشم در اروپا را نابود میکرد، فراخوانده شد. چند دهه قبل، آگوستینو باسی، متخصص میکروسکوپ آماتور ثابت کرده بود که یک بیماری کرم ابریشم دیگر توسط یک قارچ ایجاد شدهاست. پاستور با استفاده از دادههای ارائهشده توسط باسی متوجه شد که عفونت اخیر به وسیله تکیاخته ایجاد شدهاست و روشی را برای تشخیص کرم شب تاب مبتلا توسعه داد.
در دهه ۱۸۶۰، جوزف لیستر، یک جراح انگلیسی، تئوری میکروب را برای روشهای پزشکی به کار برد. لیستر آگاه بود که در دهه ۱۸۴۰، پزشک مجارستانی، ایگناز سمل ویس، نشان داده بود که پزشکان، که در آن زمان دستان خود را ضد عفونی نمیکردند، به طور معمول از یک بیمار زایمان به بیمار دیگر عفونت منتقل میکردند (تب زایمان). لیستر همچنین در مورد کار پاستور در ارتباط با ارتباط میکروبها با بیماریهای حیوانات شنیده بود. در آن زمان از ضد عفونی کنندهها استفاده نمیشد، اما لیستر میدانست که فنول (اسید کاربولیک)باکتریها را میکشد، بنابراین او شروع به درمان زخمهای جراحی با یک محلول فنول کرد. این عمل به حدی شیوع عفونتها و مرگ و میرها را کاهش داد که جراحان دیگر به سرعت آن را پذیرفتند. یافتههای او ثابت کرد که میکرو ارگانیزمها باعث عفونت زخم جراحی میشوند.
اولین اثبات این که باکتریها واقعا باعث بیماری میشوند از رابرت کخ در سال ۱۸۷۶ بود. کخ، یک پزشک آلمانی، رقیب پاستور در مسابقه بود تا علت سیاهزخم را کشف کند، بیماری که گاو و گوسفند را در اروپا از بین میبرد. کخ باکتریهای میلهای شکل را کشف کرد که امروزه با نام باسیلوس آنتراسیس در خون گاوهایی که از سیاهزخم مردهاند، شناخته میشوند. نمونههای کشت به حیوانات سالم تزریق شد. وقتی این حیوانات بیمار شدند و مردند، کخ باکتریها را در خون آنها جدا کرد و آنها را با باکتریهای جدا شده مقایسه کرد. او دریافت که دو مجموعه کشت خون حاوی همان باکتریها هستند.
بنابراین کخ اصول کخ را بنا نهاد که یک توالی از مراحل آزمایشی برای ارتباط مستقیم یک میکروبه یک بیماری خاص است (شکل ۱۴.۳، صفحه ۳۳۹ را ببینید). در طول ۱۰۰ سال گذشته، این معیارهای مشابه در تحقیقاتی که ثابت میکنند میکرو ارگانیسمهای خاص باعث بیماریهای زیادی میشوند، بسیار ارزشمند بودهاند. فرضیات کخ، محدودیتهای آنها، و کاربرد آنها در بیماری با جزئیات بیشتر در فصل ۱۴ مورد بحث قرار خواهند گرفت.
واکسیناسیون
اغلب قبل از اینکه دانشمندان بدانند که چرا این روش کار میکند، یک روش درمانی یا پیشگیرانه ایجاد میشود. واکسن آبله یک نمونه است. تقریبا ۷۰ سال قبل از اینکه کخ ثابت کند که یک میکروارگانیسم خاص باعث سیاهزخم میشود، ادوارد جنر، یک پزشک جوان بریتانیایی، آزمایشی را برای یافتن راهی برای محافظت از مردم در برابر آبله آغاز کرد. این بیماری به طور دورهای اروپا را فرا گرفت و هزاران نفر را کشت و ۹۰ درصد از بومیان آمریکا را در سواحل شرقی از بین برد وقتی که مهاجران اروپایی برای اولین بار این بیماری را به دنیای جدید آوردند.
وقتی یک دختر جوان شیر فروش به جنر اطلاع داد که نمیتواند آبله بگیرد، چون او قبلا از بیماری آبله رنج برده بود - یک بیماری بسیار ملایمتر - او تصمیم گرفت که بیماری دختر را آزمایش کند. اول جنر خراشها را از آبلهمرغان جمعآوری کرد. سپس او یک داوطلب ۸ ساله سالم را با مواد آبلهمرغان از طریق خاراندن دست کودک با سوزن آلوده به آبلهمرغان تلقیح کرد. خراش تبدیل به یک برآمدگی بلند شد. در عرض چند روز، داوطلب به شدت بیمار شد، اما بهبود یافت و دیگر هرگز به آبله گاوی و یا آبله مبتلا نشد. حفاظت از بیماری ناشی از واکسیناسیون (یا با بهبود بیماری از خود بیماری)ایمنی نامیده میشود. (در فصل ۱۷ در مورد مکانیسمهای ایمنی بحث خواهیم کرد.)
پاستور سالها پس از تجربه جنر متوجه شد که چرا واکسیناسیون جواب میدهد. او دریافت که باکتری عامل وبای مرغی پس از رشد در آزمایشگاه برای مدت طولانی، توانایی خود را در ایجاد بیماری از دست داد (حدت خود را از دست داد یا غیر ویرولان شد). با این حال، آن - و دیگر میکرو ارگانیزمها با کاهش ویرولانس - قادر به القای ایمنی در برابر عفونتهای بعدی توسط همتایان بیماریزا خود بودند. کشف این پدیده، سرنخی از تجربه موفق جنر با آبلهمرغان فراهم کرد. هم آبلهمرغان و هم آبله توسط ویروسها ایجاد میشوند. حتی اگر ویروس آبله گاوی مشتق تولید شده در آزمایشگاه ویروس آبله نباشد، به قدری به ویروس آبله نزدیک است که میتواند ایمنی هر دو ویروس را القا کند. پاستور از اصطلاح واکسن برای کشت میکروارگانیسمهای بیماری زا که برای تلقیح پیشگیرانه به کار میروند، استفاده کرد. (کلمه لاتین "vacca" به معنای گاو است - بنابراین واژه "واکسن" به کار قبلی تلقیح با آبلهگاوی " جنر احترام گذاشت.)
آزمایش جنر در واقع اولین بار نبود که یک عامل ویروسی زنده - در این مورد، ویروس آبله گاوی - برای تولید ایمنی مورد استفاده قرار میگرفت. در دهه ۱۵۰۰، پزشکان در چین بیماران را از آبله با پاک کردن فلسهای موجود در پوستول های شخصی که از یک مورد خفیف آبله رنج میبرد، خرد کردن فلسهای آن به یک پودر ریز، و وارد کردن پودر به بینی شخصی که باید از او محافظت شود، مصون کرده بودند.
برخی واکسنها هنوز هم از سویههای میکروبی بیماری زا تولید میشوند که ایمنی را نسبت به این سویه بیماری زای مقاوم تحریک میکنند. واکسنهای دیگر از میکروبهای بیماری زای مقاوم، از اجزای جدا شده از میکروارگانیسمهای بیماری زای مقاوم، و یا با تکنیکهای مهندسی ژنتیک ساخته میشوند.
فهم و ادراکت رو چک کن
۱ - ۹: خلاصه کردن به زبان خودتان نظریه میکروب بیماری
۱ - ۱۰ اهمیت فرضیات کخ چیست؟ ۱ - ۱۱ اهمیت کشف جنر چیست؟
دومین عصر طلایی میکروبیولوژی
پس از برقراری ارتباط بین میکروارگانیسمها و بیماری، میکروبیولوژیستهای پزشکی در مرحله بعد بر جستجوی موادی تمرکز کردند که میتوانند میکروارگانیسمهای بیماری زا را بدون آسیب زدن به حیوان یا انسان آلوده از بین ببرند.
درمان بیماری با استفاده از مواد شیمیایی شیمیدرمانی نامیده میشود. (این اصطلاح همچنین به درمان شیمیایی بیماریهای غیر عفونی مانند سرطان نیز اشاره دارد.) مواد شیمیایی تولید شده به طور طبیعی توسط باکتریها و قارچها که علیه دیگر میکروارگانیسمها عمل میکنند آنتیبیوتیک نامیده میشوند. عوامل شیمیدرمانی که از مواد شیمیایی در آزمایشگاه تهیه میشوند، داروهای سنتتیک نامیده میشوند. موفقیت شیمیدرمانی براساس این واقعیت است که برخی از مواد شیمیایی برای میکروارگانیسمها بیشتر از میزبانهای آلوده به میکروبها سمی هستند. یک درمان ضد میکروبی در فصل ۲۰ با جزئیات بیشتر مورد بحث قرار خواهد گرفت.