امروز جمعه ۲۱ اردیبهشت ۱۴۰۳
دسته بندی سایت
برچسب های مهم
پیوند ها
آمار بازدید سایت
مقدمه
واژن انسان محیط منحصر به فردی را برای میکروفلور فراهم میکند. این باکتریها به نوبه خود سلامت زنان، بارداری و نوزادان را تحتتاثیر قرار میدهند. ساکنان میکروبی واژن به طور گستردهای در میان افراد متفاوت هستند و میتوانند در افراد بسیار پویا باشند. با این حال، محیط واژن تحت سلطه گونههای لاکتوباسیلوس به طور مداوم سالم در نظر گرفته شدهاست (از نظر پیامدهای بارداری، خطر چندین عامل بیماری زای منتقل شونده از طریق جنسی و کاهش علائم واژ
واژینوز باکتریایی (BV)شرایطی است که در آن لاکتوباسیل های محافظ طبیعی با مقادیر زیادی از بیهوازیها جایگزین میشوند و اغلب منجر به واژینیت علامتدار میشوند و با شرایط سلامتی بالقوه جدی در ارتباط هستند [ ۴ ]. با وجود تحقیقات گسترده در مورد علت شناسی و پاتوژنز BV، یک گونه یا عامل میکروبی مسبب منحصر به فرد از بین نرفته است. نشانداده شدهاست که باکتریهای متعددی که از طریق کشت سنتی شناسایی شدهاند با BV مرتبط هستند (از جمله گاردنلا واژینالیس، گونههای پرووتلا، کوکسی های بیهوازی گرم مثبت، گونههای موبیلونکوس، اوروآپلاسما اوره لیتیکوم و میکوپلاسما هومینیس). اخیرا، روشهای مولکولی (که نیازی به کشت ندارند)گونههای جدیدی از باکتریهای مرتبط با BV (BVAB)، از جمله باکتریهای جدید در راسته کلستریدیالز و جنسهای مگا سفائرا، لپتوتریشیا، دیالیستر و اتوبوبیوم را نشان دادهاند [ ۶ ].
با این حال، هیچ یک از این باکتریها به تنهایی با اصول اولیه کخ و یا حتی مدرنتر از آن برای ایجاد بیماری BV مطابقت ندارند.
این موضوع منجر به این فرضیه شدهاست که BV یک بیماری چند میکروبی است که اختلال در فلور طبیعی واژن را نشان میدهد.
ویژگیهای بالینی، اپیدمیولوژی و عوامل خطر
ویژگیهای بالینی، اپیدمیولوژی و عوامل خطر
در زنان در سن باروری، BV شایعترین علت علائم واژینال در سراسر جهان است و بسیار شایع است (۸ - ۲۳ %)[ ۹ ]. BV علامت دار که تقریبا در ۶۰ % موارد رخ میدهد، با ترشحات واژینال و غیر عادی و بوی بد واژن مشخص میشود. فرض بر این است که این علائم ناشی از ویژگیهای متابولیک BVAB، مانند آنزیمهای تجزیهکننده موسین (به ویژه آنزیمهای بیهوازی گرم منفی)و تصعید آمین ها هستند که منجر به بوی خاص "فیشی" میشوند [ ۱۰ ]. در حالی که به طور مشخص عفونت واژینال است، خود BV ممکن است در موارد نادر مسئول تحریک صعودی در دستگاه تولید مثل زنان باشد، برای مثال التهاب اندوسرویکال با سرویسیت چرکی مخاطی [ ۱۱ ]. این که کمتر از نیمی از زنان مبتلا، BV بدون علامت دارند ممکن است به دلیل عدم گزارش باشد (ماهیت ذهنی شرح ترشحات واژن)و یا ممکن است به تغییر در چگونگی واکنش میزبان به جوامع میکروبی واژن خاص اشاره کند [ ۱۲ ].
BV اپیدمولوژی یک بیماری مقاربتی را دارد که در آن بیشتر در میان زنانی رخ میدهد که شرکای جنسی مرد یا جدید را گزارش میکنند، با شریک جنسی زن هم خوانی دارد و به ندرت پیش از شروع جنسی رخ میدهد [ ۱۳ - ۱۷ ]. در حقیقت مطالعات اولیه نشان میدهد که کاندوم و ختنه مردان ممکن است از بروز BV جلوگیری کند [ ۱۸ - ۲۲ ]. حداقل برای گونههای خاص BVAB (. g.Gard nerella واژینالیس)شرکای جنسی مرد - زن در هنگام بررسی گرایش به اشتراک گذاری انواع مشابهی از توالی بر روی سطوح تناسلی داشتند. در حالی که همه گیرشناسی پیشنهاد میکند که BV یک بیماری مقاربتی است، ممکن است از طریق انتقال مستقیم در طول فعالیت جنسی زناشویی نباشد بلکه از طریق انتقال مکانیکی یا قلیایی شدن جایگاه واژن باشد که توسط فعالیتهای جنسی مختلف تسهیل میشود (مانند کاندیدیازیس واژینال و عفونت دستگاه ادراری)[ ۲۴ ].
در حالی که BV در تمام جوامع زنان یافت شدهاست، شیوع بالاتری در برخی از گروههای قومی و مرتبط با رفتارهای خاص ذکر شدهاست. برخی از عوامل خطر برای BV که به احتمال زیاد به انتقال و استقرار باکتریهای مرتبط با BV مرتبط هستند شامل دوش گرفتن [ ۱۵ ]، بیماری پریودنتال [ ۲۵ ] و استفاده از وسایل داخل رحمی برای جلوگیری از بارداری [ ۲۶ ] هستند، در حالی که عوامل خطر دیگر، مانند تغذیه [ ۲۷ ] و حفاظت ایجاد شده از جلوگیری از بارداری هورمونی [ ۲۸ ]، ممکن است عوامل میزبان که بر فرد مستعد به BV تاثیر میگذارند را نشان دهند. نکته قابلتوجه این است که نژاد به عنوان یک عامل ریسک BV شناخته شدهاست [ ۲۹ ]. میکروبیومهای بومی در گروههای قومی مختلف متفاوت به نظر میرسند؛ برای مثال، در ایالاتمتحده دریافته شدهاست که زنان سیاهپوست و لاتینا pH بالاتر و شیوع میکروفلور بیشتری دارند که تحت سلطه لاکتوباسیلوس نیستند و نرخ BV بالاتری دارند [ ۱، ۳۰ ]. هنوز مشخص نیست که آیا نژاد در این مطالعات نشانگر جانشینی برای عوامل خطر مرتبط با انتقال یا عوامل میزبان است.
میکروبیولوژی واژینوز باکتریال
اولین باکتری واژینال توسط پروفسور آلبرت دودرلین در سال ۱۸۹۲ توصیف شد و مشخص شد که میلههای بزرگ غیرمتحرک گرم مثبت بر روی اسمیرهای واژینال هستند که اسید لاکتیک تولید میکنند که رشد پاتوژن ها را مهار میکند. به افتخار کشف او، این ارگانیزمها در اصل باسیلهای دودرلین قبل از طبقهبندی مجدد به جنس لاکتوباسیلوس نامیده میشدند. در دهه ۱۹۳۰، میکروبیوتای واژینال به سه گروه تقسیم شد: گروه اول شامل باسیلهای اسیددوست دودرلین، گروه دوم شامل فلور حد واسط و گروه سوم شامل کوکسی ها، دیفتروئیدها و ویبریوها بود که جایگزین باسیلهای دودرلین میشدند [ ۳۲ ]. این آغاز این بحث بود که آیا این نوع سوم میکروفلور با تغییرات در ترشح واژن و بیماری که در نهایت به عنوان BV شناخته شد، مرتبط است یا خیر.
"Gardnerella vaginalis"
جدال بر سر اینکه آیا گاردنرلا واژینالیس مسئول BV است یا خیر با تشخیص اولیه گاردنرلا واژینالیس توسط اس. لئوپولد زمانی آغاز شد که او در دهه ۱۹۵۰ شروع به کشت مواد عفونی واژینال کرد.
مواد عفونی واژن در دهه ۱۹۵۰ [ ۳۴ ]. دستهبندی این ارگانیسم قبلا ناشناخته که به طور معمول در اسمیرهای واژینال مشاهده میشد شامل گاردنر و دوک بود که به اشتباه آن را به جنس هموفیلوس (به دلیل نیاز به همونین و NAD)نسبت میدادند، سپس به صورت بحث برانگیزی آن را به کورینه باکتریوم (به دلیل واکنش و شکل متنوع رنگآمیزی گرم)، قبل از اینکه روشهای DNA و بیوشیمیایی نشان دهند که taxospecie است. گاردنر، با توجه به این که تقریبا در تمام زنان مبتلا به BV با روشهای کشت تشخیص داده شد، یک مدافع سرسخت بود که گاردنلا واژینالیس عامل مسبب BV بود. او درخواست کرد که این بیماری را از نام قبلی "واژینیت غیر اختصاصی" به "واژینیت گاردنرلا واژینالیس" تغییر دهد. کشف خصوصیات ویرولانس متعدد گاردنلا واژینالیس نقش آن را در BV، به ویژه ظرفیت تشکیل بیوفیلم و واژینولیزین و همچنین فعالیتهای پرولیداز و سیالیداز تایید میکند. مشخصهیابی واژینولیزین نشان دادهاست که آن تنها سلولهای انسانی lyses (وابسته به حضور CD۵۹، یک مولکول تنظیمی مکمل). نقش آن در پاتوژنز ممکن است از طریق تغییر محیط میکروبی به دلیل آزاد کردن متابولیت های آهن توسط لیز گلبولهای قرمز و یا از طریق تغییر پاسخ میزبان باشد، زیرا این سم تولید اینترلوکین ۸ را توسط سلولهای اپی تلیال انسان القا میکند. مارده در سال ۱۹۸۴ نشان داد که نه گاردنرلا واژینالیس و نه BVAB دیگر (مایکوپلاسما هومینیس)وقتی به تنهایی به واژن تلقیح شدند قادر به ایجاد بیماری بالینی نبودند. علاوه بر این با ظهور روشهای مولکولی مستقل از کشت (براساس شناسایی ژنهای RNA ریبوزومی ۱۶ S)، گاردنرلا واژینالیس شایعترین گونه غیر لاکتوباسیلوس در زنان سالم با شیوع بالای ۷۰ - ۸۵ % در زنان BV منفی شناخته شد. مقایسه ژنومهای گاردنرلا واژینالیس جدا شده از زنان BV منفی و مثبت نشان میدهد که ممکن است تفاوتهای نژاد وجود داشته باشد؛ به طور خاص ایزولههای BV ژنهای بیشتری در ارتباط با تجزیه موسین و یک گروه گستردهتر از ژنهای مقاومت آنتیبیوتیکی دارند.
برچسب های مهم