امروز دوشنبه ۳۱ اردیبهشت ۱۴۰۳
دسته بندی سایت
برچسب های مهم
پیوند ها
آمار بازدید سایت
جنبش ضد واکسن، ۱۹۹۸
اگر بتوان گفت که یک رویداد منفرد، آغازگر جنبش آنتی وآکسن مدرن است، این مقاله در سال ۱۹۹۸ تحت عنوان "Ileal-Lymphoid- Nodular Hyperplasia, ، کولیت غیر اختصاصی، و اختلال رشد فراگیر در کودکان" منتشر شدهاست. این مقاله یک مقاله پژوهشی در لنست است.
نویسنده اصلی این مطالعه اندرو ویکفیلد بود.
این مقاله ادعا کرد که ارتباطی بین واکسن MMR ارائهشده در آن زمان در انگلستان و توسعه نوع جدیدی از رگرسیون اوتیسم وجود داشت و کودکان دچار عقب ماندگی ذهنی شدند.
تحقیقات بعدی نشان داد که دانشمندان دیگر قادر به تکرار نتایج ویکفیلد نبودند، و روزنامهنگار تحقیقی، برایان دیر، نشان داد که این مقاله یک مورد قابلتوجه از کلاهبرداری علمی بود.
این مقاله در سال ۲۰۱۰ پس گرفته شد. پس از این توضیح، ویکفیلد در نهایت مورد بررسی قرار گرفت و مجوز خود را برای پزشکی از دست داد. او سپس به ایالاتمتحده سفر کرد، جایی که از آن زمان فعالیتهای مختلفی را آغاز کردهاست که از موقعیت او به عنوان فدایی برای جنبش ضد واکسن سود بردهاند. علیرغم این رویدادها، پوشش رسانهای این مقاله نقشی محوری در ایجاد ترس از واکسیناسیون و باور به ارتباط واکسن - اوتیسم که تا به امروز ادامه دارد، ایفا کردهاست.
این مقاله موارد دوازده کودک را که به طور عادی رشد کرده بودند تا زمانی که مهارت و زبان خود را از دست دادند گزارش کرد و اسهال و درد شکم را گسترش داد. یک سری از ارزیابیها بر روی کودکان انجام شد. آنها از نظر اختلالات عصبی، با استفاده از روشهایی مانند MRI و EEG مورد آزمایش قرار گرفتند و رودههای آنها از طریق آندوسکوپی و بیوپسی از مخاط مورد آزمایش قرار گرفت. آنها همچنین از نظر بیماری سلیاک و عفونت با باکتریهایی مانند سالمونلا مورد آزمایش قرار گرفتند. مشاهده شد که سطح متیل مالونیک اسید ادرار آنها بالا است که نشاندهنده کمبود ویتامین B۱۲ است. تصاویر آندوسکوپی از دستگاه گوارش آنها، شاخصهای اولیه بیماری کرون و نیز هیپرپلازی فولیکولار را نشان داد که میتواند نشانهای از تعدادی از اختلالات باشد. سوابق کودکان همچنین نشان داد که والدینشان واکسیناسیون آنها با واکسن MMR را درست قبل از شروع علائم به یاد میآورند.
مقاله لنست با گمانهزنی در مورد دلایل احتمالی برای یافتههای پزشکی گزارششده نتیجهگیری میکند. یک فرضیه برای علت علائم مسمومیت مانند این بود که مقدار زیادی از اپیوئیدها توسط تجزیه برخی از پروتئینهای رژیم غذایی به پپتیدها ایجاد میشوند، که سپس به صورت افراطی جذب میشوند و با سیستم عصبی در تعامل هستند. این مقاله ارتباطی را بین واکسن MMR و چنین علائمی ترسیم کرد، با توجه به اینکه اولین علائم اوتیسم در طول چند هفته از واکسیناسیون ظاهر میشوند، اما از مشخص کردن یک رابطه علی کوتاه آمدهاست.
اگر چه لنست این مقاله را در همان شماره منتشر کرد، آنها یک تفسیر انتقادی منتشر کردند. این گزارش اذعان داشت که هیچ واکسنی کاملا ایمن نیست و به پرداختن به نکات خاص ایجاد شده در این مقاله ادامه میدهد. از آنجا که واکسنها برای میلیونها نفر تجویز میشوند، یک اتفاق ناگوار که حتی در یک دهم ۱ درصد از دریافت کنندگان رخ میدهد، غیرقابلقبول خواهد بود. با این حال، مکانیسمهایی که برای کشف و شناسایی این رویدادها وجود داشتند، هیچ رویداد جانبی مرتبط با رشد اوتیسم را شناسایی نکرده بودند. این گزارش اشاره کرد که به منظور پی بردن به یک رابطه علی بین واکسیناسیون و یک رویداد نامطلوب، سوالات مربوط به رویدادهای ناگوار باید به شیوهای بسیار خاص مورد بررسی قرار گیرند.
تنها دو هفته پیش، مجله پزشکی بریتانیا سرمقالهای منتشر کرده بود که در آن مرور کرده بود چگونه رسانههای مخالف میتوانند تاثیر منفی بر پوشش واکسیناسیون داشته باشند و اشاره کرده بود که گزارشها قبلی که MMR را به بیماری التهابی روده مرتبط میکنند، در برابر تحقیقات علمی ایستادگی نکرده بودند، اما در حال حاضر اثرات منفی داشتهاند. این سرمقاله به ایستگاه تلویزیونی دانمارک در سال ۱۹۹۳ اشاره کرد که برنامه ضد واکسیناسیون را پخش کرده بود و منجر به پایینترین نرخ پوشش شد. این مقالات در BMJ و لنست نشان میدهند که تعدادی از مردم از انتشار قریبالوقوع مقاله لنست آگاه بودند و از تصمیم سردبیری ناراضی بودند.
اگر چه گزارشی مانند گزارشی که لنست منتشر کردهاست میتواند به طور بالقوه به مسیرهای جدید برای تحقیق اشاره کند، یا چنین احتمال قبلی برای جستجوی ارتباط بین واکسیناسیون و بیماری روده را فراهم کند، اما به خودی خود نوع آزمون آماری بزرگی را انجام نمیدهد که برای گفتن چنین اثری واقعا در جمعیت وجود دارد. در واقع، اگر چه پس از آن تعداد موارد گزارششده سرخک به دلیل واکسیناسیون گسترده میلیون ها کودک به طور قابلتوجهی کاهشیافته بود، در میان آن میلیون ها کودک، هیچ گزارشی از بیماری روده یا مشکلات رفتاری در حال توسعه پس از واکسیناسیون ثبتنشده بود.
علائم گزارششده در مقاله لنست منحصر به فرد یا به طور خاص نادر نبودند و قبل از معرفی واکسن MMR وجود داشتند. یک توضیح برای والدین در مطالعه مرتبط کردن شروع علائم با واکسیناسیون MMR تعصب یادآوری است. تعصب به یاد آوردن زمانی رخ میدهد که از کسی بخواهید وقایع را به طور گذشتهنگر گزارش کند. این امر یادآوری دقیق زمان شروع علایم را برای افراد مشکل میسازد. ۵ پرسیدن از کسی " علائم از چه زمانی شروع شدند؟
همیشه منجر به جوابهای دقیق تری نسبت به درخواست از آنها برای ثبت نشانهها به شکلی که به نظر میرسند، میشود.
علاوه بر این، مکانیسم پیشنهادی ارتباط: واکسیناسیون باعث سندرم روده تحریکپذیر میشود که پس از آن موجب اوتیسم میشود که با ترتیب حوادث در موارد گزارششده مطابقت ندارد. بیماران متوجه رشد علائم رفتاری قبل از علائم روده شده بودند. تفسیر لنست اشاره کرد که بسیاری از اختلالات رشدی در سالهای اول زندگی ظاهر میشوند، که همان دوره زمانی است که بیشتر واکسنها رخ میدهند. فرض کردن یک اثر سببی به سادگی از نزدیکی در زمان، ایجاد ارتباطات نادرست را ایجاب میکند.
نگرانیهای مربوط به واکسیناسیون - ایمنی مانند آنچه که ویکفیلد و همکارانش گزارش کردهاند - ممکن است زمانی که رسانهها و مردم ارتباط خود را با علیت و ایمنسازی شوون اشتباه میگیرند - به تراژدیهای اجتماعی دامن بزنند. در همین مورد، لنست یک نامه تحقیقاتی منتشر کرد که نمونههای بیماران مبتلا به بیماری کرون و کولیت اولسراتیو، اشکال بیماری التهابی روده را بررسی میکرد. اگر سرخک علت التهاب در این بیماریها باشد، انتظار میرود که ماده ژنتیکی سرخک در این نمونهها تشخیص داده شود. چنین ارتباطی نشان داده نشد. برای دانشمندانی که این موضوع لنست را میخوانند، گنجاندن این تفسیر و این نامه تحقیقی پیام روشنی فرستاد. اگرچه این مجله با انتشار گزارش اولیه که ارتباط بین توسعه اوتیسم و واکسیناسیون را نشان میداد پیش رفته بود، اما ویراستاران در مورد نتایج آن تردید داشتند. در واقع، سه جلسه برگزار شد تا مشخص شود که آیا مجله باید با انتشار مطالعه پیش برود یا خیر. همانطور که نوشته شد، به نظر میرسد که این مطالعه به درستی انجام شدهاست و روشها و پروتکلهای مناسب به نظر میرسد دنبال شدهاند. نتایج، اگر درست باشد، برای تضمین انتشار، به اندازه کافی مهم بودند. آزمونهای معمول برای انتشار، اعتبار روشهای استفادهشده و اهمیت آنها در این زمینه است.
با این حال، همان طور که گزارش و نامه تحقیقاتی نشان داد، نتایج با توجه به ادبیات موجود نامناسب و حتی به طور بالقوه خطرناک به نظر میرسید. ویراستاران از ترس از واکسن که در دهه ۱۹۷۰ با گزارش مجله پزشکی بریتانیا تجدید آتش شده بود آگاه بودند که ارتباطی بین DPT و اختلالات عصبی در سی و شش کودک را نشان میدهد، ۸ همانطور که آنها یک تاریخ از آن را در ماه گذشته در ژانویه ۱۹۹۸ منتشر کرده بودند، جزئیات چگونگی انتشار "رولت واکسن" به نگرانیهای سلامت عمومی در ایالاتمتحده و در نهایت به شیوع بیماری سیاهسرفه در سراسر جهان منجر شده بود.
انتشار این تاریخ درست قبل از انتشار مقاله ۱۹۹۸ لنست، اگر عمدی نبود، از پیش آگاه بود. سردبیرها با یک انتخاب سخت مواجه شدند اما تصمیم گرفتند که کار خود را با انتشار ادامه دهند، اما این مقاله را در مطبوعات معمولی خود قرار ندهند. اگرچه این نشریه تصمیم گرفت که این روزنامه را به اطلاع عموم نرساند، اما کارفرمای بیمارستان آزاد سلطنتی، ویکفیلد، تصمیم گرفت که مستقیما به رسانهها در یک کنفرانس مطبوعاتی که قرار بود قبل از انتشار این نشریه برگزار شود، سخنرانی کند. پنج پزشک که هر کدام دیدگاههای متفاوتی درباره این مقاله داشتند، به یک هیات احضار شدند. هر پنج نفر تمرین کردند و توافق کردند که تا زمانی که تحقیقات بیشتری انجام شود، واکسیناسیون MMR باید ادامه یابد. این توافق در طول کنفرانس با حمایت اندرو ویکفیلد از واکسنهای فردی در فواصل زمانی سالانه از هم پاشید و دیگران با شدت مخالفت کردند. ۱۰ ثابت کردن اینکه MMR خطرناک است بسیار فراتر از چیزی بود که حتی مقاله ویکفیلد نتیجهگیری کرده بود. اگرچه ویکفیلد پیشنهاد کرد که واکسن ترکیبی MMR خطرناک است و اینکه واکسنهای فردی ایمنتر خواهند بود، هیچ کدام در آن زمان در بازار موجود نبودند، غیبتی که به طور موثر به والدین گفته بود که واکسینه نشوند.
یک مورد دیگر از این تعداد خیلی زیاد است. ..... این یک مساله اخلاقی برای من است و من نمیتوانم از ادامه استفاده از این سه واکسن در ترکیب با هم حمایت کنم تا زمانی که این مساله حل شود. آسیب رسانده بود. در مطبوعات روز بعد، عناوین هشدار دهنده حاکی از آن است که این مقاله لنست باید اقدام فوری را برانگیزد. صفحه اول گاردین گزارش داد، " هشدار در مورد کودکان Jabs." در سالهای بعد، ایمنسازی MMR از ۹۱.۵ درصد کودکان تا سن دو سالگی به تنها ۷۹ درصد در سال ۲۰۰۴ کاهش یافت. هشدار در مورد ارتباط ادعا شده میان واکسیناسیون و اوتیسم در سالهای بعد به زندگی خود ادامه داد. این امر منجر به یک سری جلسات دادرسی تحت پوشش برنامههای خبری تحت نظارت گسترده، مورد کاهش در میزان واکسیناسیون، و تعدادی از کودکان بیمار شد. برخی از این ترس پادزهر ممکن است حتی در غیاب این مقاله نیز به وجود آمده باشد، اما ویکفیلد و دیگران که به دنبال آن بودند، پوشش علمی برای داشتن باورهای ضد واکسن فراهم کردند، و روایت دیگری را برای کسانی که میخواستند باور کنند که توطئه انسانهای بد رفتار مسئول اوتیسم است، به جای اینکه اقدامات عمدی بسیاری از ژنها که با عناصر غیرقابلپیشبینی در محیط تعامل دارند، ایجاد کردند.
طی چند سال، مشخص شد که مقاله لنست تحت شرایط نامنظمی تولید شدهاست. در سال ۲۰۰۴، روزنامهنگار تحقیقی برایان دیر مقالهای را در ساندیتایمز منتشر کرد که نشان میداد در آگوست ۱۹۹۶ ویکفیلد برای بررسی ارتباط احتمالی بین MMR و اوتیسم در ده کودک توسط Board قانونی، تا ۵۵۰۰۰ پوند (تقریبا ۲۱۰۰۰۰ دلار امروز)را تامین کردهاست. یک ماه بعد او نامهای به رئیس بخش پزشکی دولت فرستاد که بر علیه واکسن MMR اصرار داشت. چهار تا پنج کودک در مطالعه منتشر شده در لنست در قرارداد ویکفیلد تحت پوشش قرار گرفتند تا به دنبال ارتباط بین اوتیسم و MMR باشند.
مجلات علمی فرصتی برای اعلام تضاد منافع فراهم میکنند که اغلب جزئی هستند. انجام کارهای مشاورهای گاه به گاه برای شرکتی که داروهایش در یک مطالعه مورد آزمایش قرار میگیرند، یکی از این تعارضات است که ممکن است گزارش شود و ویراستاران هنگام تصمیمگیری برای پذیرش یا رد یک مقاله، آن را در نظر میگیرند. ویکفیلد درگیری خود را اعلام نکرد - که در عمل به او پرداخت شدهبود تا ارتباطی بین واکسن MMR و اوتیسم ایجاد کند تا اقدامات قانونی را توجیه کند. این تضاد آشکار منافع برای عموم یا نویسندگان دستنوشتهها فاش نشد. ادیتور که این مقاله را تایید کرده بود اظهار داشت که اگر او در مورد این درگیری میدانست، با انتشار آن موافقت نمیکرد.
ویکفیلد اعتراف کرد که کودکان در این مطالعه شرکت داده شدهبودند زیرا به او پول داده شدهبود تا به آنها در ایجاد یک پرونده قانونی کمک کند. به دنبال روزنامهنگاری تحقیقی دیر، بیمارستان آزاد سلطنتی، دانشکده پزشکی دانشگاه، و موسسه سلطنتی هامپستد NHS، بیانیهای منتشر کردند: اگر آنها از تضاد منافع آگاه بودند، به گزارش آن توصیه میکردند. ده نفر از دوازده نویسنده این مقاله بعدا بیانیه "تفسیر " را منتشر کردند، که در آن اظهار داشتند، " ما میخواهیم روشن کنیم که در این مقاله هیچ ارتباط علی بین واکسن MMR و اوتیسم به دلیل ناکافی بودن دادهها برقرار نشده است."
ویکفیلد یک دادخواست تهمت و افترا علیه دیر تنظیم کرد که به زودی کنار گذاشته شد.
یک وکیل به نام ریچارد بار، پروندههای مربوط به جراحاتی را پیگیری میکرد که والدین معتقد بودند از واکسیناسیون ناشی میشوند. بار از سازمانی به نام عدالت، آگاهی و پشتیبانی پایه (JABS)برای نزدیک شدن و پرداخت دستمزد ویکفیلد برای تحقیق در مورد ارتباط پیشنهادی بین MMR و اوتیسم استفاده کرد. با گذشت زمان به ویکفیلد ۴۳۵،۶۴۳ پوند (فقط بیش از ۱ میلیون دلار که امروز برای تورم تعدیل شدهاست)به علاوه هزینهها پرداخت خواهد شد. اعضای JABS در طرح دعوی علیه سه شرکتی که واکسن MMR را تولید کردند، شرکت داشتند. ویکفیلد قبلا تلاش کرده بود که ارتباطی بین MMR و التهاب روده نشان دهد، بنابراین منطقی بود که به او نزدیک شویم تا به دنبال ارتباطی بین MMR و اختلال دیگر باشد.
اگرچه جهان روزنامه نگاران با ترویج و تقویت یافتههایش در پاسخ به مقاله سال ۱۹۹۸ سریع عمل کرده بود، جهان علمی به آرامی و با دقت بیشتری پاسخ داد. در مارس ۱۹۹۸، لنست یک گزارش خلاصه از مقاله ویکفیلد منتشر کرد، با اشاره به اینکه تاخیرهای توسعه به آرامی در طول زمان مورد توجه قرار میگیرند، نه بلافاصله و یا یکباره؛ که انتخاب بیماران کور نیست. که اتاق مطالعه هیچ کنترلی ندارد. که پژوهشگران آن را کور نکرده بودند؛ و در صورت مشاهده علائم بلافاصله پس از واکسیناسیون، این نتیجه حاصل نشد که واکسیناسیون علت بروز علائم است.